یکی بود بکی نبود یه عاشق ساده بود
واسه دیدن تو منتظر نشسته بود
یکی بود یکی نبود گل سرخ تو دستاش بود
یه گل سرخ قشنگ که از عشق نشونه بود
یکی بود یکی نبود یه دل ساده ایی بود
که برای عشق تو از همه بریده بود
یکی بود یکی نبود رو لباش ترانه بود
یه عالم ترانه که همه عاشقانه بود
یکی بود یکی نبود به ادم ساده بود
واسه گفتن عشق روزهارو شمرده بود
یکی بود یکی نبود چه روزهای خوبی بود
روزهایی که غیر از عشق دیگه هیچ چیزی نبود
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود
تو بودی و عشق تو مثل یه افسانه بود
نامه
نویسنده: ن.قاصدک(چهارشنبه 85/3/3 ساعت 3:59 عصر)
تو نوشتی دیگه نامه ننویس
نامه های خطخطی مو د ور بریز
تو نوشتی عکسامو پاره بکن
اسمتو یک جای دیگه بنویس
تو نوشتی دیگه دوستم نداری
دیگه حتی اسممو نمی یاری
تو نوشتی شب شیشه ایی شکست
حرمت عشق همیشگیی شکست
ننوشتی که گناه من چی بود
ننوشتی که دلت کجا شکست
تو نوشتی میری دنبال کسی
منو تنها میزاری تو بی کسی
تونوشتی منم با اشک خوندم
نامه ها رو تو اتیش سوزوندم
نامه هایی که تمامش رنگ بود
همه حرفهای قشنگش حقه ونیرنگ بود
تو نوشتی دیگه نامه ننویس
تو نوشتی دیگه نامه ننویس
ننوشتی چکنم با چشم خیس
ترانه ا ی برای چشمای خیس تو
آمدم...
نویسنده: ن.قاصدک(شنبه 85/2/9 ساعت 3:38 عصر)
تومثل یک (یه) چشمه هستی
منم یک تشنه لبم
به هوای جرعه ایی آب
به اینجا اومدم
اگه یک قطره از اون آب
بریزه رو تن خسته ام
جون میگیره باز دوباره
تپش قلب شکسته ام
تو بگو چشمه ها پر شن
توی این قحطی بارون
این کویر پر حسرت
نباشه دیگه بیابون
بذار(بگذار)تا یک دونه از عشق
جون بگیره تو دل خاک
بگو تا دور بشه از ما
زشتی های دل ناپاک
تومثل چشمه نوری
من بی شمع وچراغ
از دل تار سیاهی
در پی نور اومدم
آغاز
نویسنده: ن.قاصدک(سه شنبه 85/2/5 ساعت 3:27 عصر)
به نام اغازگر هستی اغاز می کنم
دوستان من سلام.این وبلاگ به ترانه های سروده شده توسط من (ن.قاصدک) اختصاص دارد.امید که در سرزمین ترانه های شیشه ای دستم را بگرید تا نت خاموش ترانه ها اهنگین شود.
ن. قاصدک
لیست کل یادداشت های این وبلاگ